چرا بعضی افراد با وجود تلاش به جایی نمیرسند؟
مدیریت برنامههای شخصی
بدون مدیریت برنامههای شخصی مطمئنا به خیلی از کارهایتان نمیرسید. آیا شما هم همیشه از برنامههایتان عقب میمانید؟ یا اینکه شاکی هستید که زمان برای انجام خیلی از کارها را ندارید؟ پس این ادامه این مطلب را حتما بخوانید.
سرتان شلوغ است؟
وقتی کسی این سوال را از شما می پرسد، احتمالا بدون فکر کردن به نشانهی تایید سر تکان می دهید. شاید به نظر خودتان، شما هیچ زمان اضافه ای برای انجام کارهای مورد علاقه تان نداشته باشید.
اما ایا این کارها واقعا ثمربخش هستند؟
افراد پر مشغله با افراد مبتکر و نو آور فرق دارند. یعنی شما در حین مشغله و درگیریهای زیاد، میتوانید فردی مبتکر و موفق نباشید یا برعکس با وجود سازندگی و ابتکاری که به خرج میدهید باز هم زمان زیادی برای انجام کارهای دیگر داشته باشید.
اما سوالی که لازم است از خود بپرسید این است که : کاری که شما را درگیر خود کرده است چیست؟ و ایا این کار به اندازه ی لازم هدف گرا هست یا خیر ؟
مردم اغلب سازندگی و نوآوری را با هر نوعی از مشغولیت اشتباه می گیرند.
این افراد میزان ثمربخش بودن کار خود را با شدت درگیریهای خود میسنجند. همچنین تصور میکنند هر چه قدر میزان خستگی بیشتر، کاری که به سر انجام میرسد بیش تر.
به عنوان فردی که در گذشته وابستگی زیادی به کار کردن داشته، می توانم تضمین کنم که این طرز فکر اصلا درست نیست.
این نمونه ی ساده از مفهوم کار در فیزیک را در نظر بگیرید. فردی تمام روز را صرف هل دادن یک تخته سنگ می کند. او تمام تلاش خود را کرده، اما این تخته سنگ حرکتی نکرده است. ایا می توان گفت کاری انجام شده؟ خیر، چون برای این منظور باید مکان و وضعیت تخته سنگ تغییر کند.
به همین دلیل است که شما باید کار خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید انرژی شما صرف کاری سازنده و پویا می شود.
برای شروع بهترین کار تقسیم هدفتان به بخش های بسیار کوچک است.
هنگامی که دربارهی هدف بعدی خود فکر میکنید، تعداد قدمهای تدریجی لازم برای رسیدن به آن را در نظر بگیرید. این کار به شما اجازه میدهد که حداکثر تلاش خود را فقط روی یک بخش از کار متمرکز کنید.
مثلا فکر کنید که هدف شما ساختن یک خانه است. شما قرار نیست فقط روی بخشی از زیرزمین یا سقف و یا بخشی از دیوارها و لولهکشی کار کنید. بلکه باید ابتدا پایه و اساس خانه را بنا کنید، بعد سراغ چارچوب خانه بروید و قبل از ساخت دیوارها کارهای لوله کشی را انجام دهید. و اینگونه بخش بزرگی از مراحل ساخت خانه را به اتمام برسانید و بعد از اتمام رنگ آمیزی خانه است که می توانید عقب بایستید و کار خود را تحسین کنید.
برای لذت بردن از این خانه لازم نیست تمام خانه کامل شده باشد. زمانی که اولین اتاق خواب و حمام را تکمیل کردید، میتوانید ساخت اتاقهای دیگر را رها کرده و به مرتب کردن وسایل خانه بپردازید. و به این شکل خیلی سریع به نتیجه ی دلخواه برسید.
میتوانید از همین روش برای رسیدن به هدفهایتان استفاده کنید
برای پیشرفت کردن در کارتان اولین کار این است که هدف های خود را به وضوح مشخص کنید.
آرزویی که نوشته شود یک هدف و هدفی که به چندین بخش تقسیم شود یک برنامه است. اما درست مثل مثال ساختن خانه، که برای جور شدن تمام بخشها به یک طرح و نقشهی کلی نیاز بود، این برنامه هم برای پشتیبانی به عملکرد و فعالیت نیاز دارد.
می پرسید یکی از بهترین راه های افزایش سازندگی و کار کردن در مسیری درست چیست؟ آرام آرام پیش بروید تا به سرعت به هدف خود برسید.
به درستی انجام دادن فرایندها در شروع کار، شما را از صرف زمان زیادی برای کنترل آسیبها و خسارات نجات می دهد. در وهلهی اول به کل کار و تصویر آن در دراز مدت فکر کنید، هرچه این تصویر واضح تر شود، قدمهای تدریجی لازم برای رسیدن به آن هم واضح تر.
گاهی مکث لازم است!
اما هدف شما این نیست که مثل یک قطار باربری بدون توقف از مسیر یک به دو و به سه بروید. این شیوه، طرز فکری یک طرفه است که برای رساندن شما به هدف نهایی تان اصلا مناسب نیست.
با این روش شما انرژی زیادی را فقط صرف یک کار خواهید کرد در حالی که برای رسیدن به هدفتان بهتر است ابتدا بخش های کوچکی از کار را تکمیل کنید تا کم کم به سمت انجام کار اصلی پیش بروید.
شما باید قابلیت چرخش و انعطاف داشته باشید. ما به ویژگیای که شما نگاهی همه جانبه به زندگی خود میکنید و به چگونگی تنظیم اعمال خود براساس ۳ یا ۴ فعالیت برتر فکر میکنید، چالاکی و زیرکی فردی میگوییم (Personal Agility). این کار یک چارچوب ساده برای اولویت بندی کارهای مهم، انجام کارهای با ارزش و شناسایی زمانی است که باید از انجام کارهای کم اهمیت دوری کنید.
سخن پایانی
قدم های تدریجی خود را به منظور رسیدن به هدف بزرگ تر اولویت بندی کنید.
انعطاف پذیری و چرخش به شما اجازهی پرش از بخشی از کار به بخش دیگر را بدون از دست دادن هیچ مرحلهای، میدهد.
من به شخصه روزی یک هدف را برای خود در نظر میگیریم که یعنی در یک ماه به ۳۰ و در یک سال به ۳۶۵ هدف دست می یابم. اینگونه است که با دستیابی به هدف هایکوچک در هر زمان، خانه ی خود را می سازید.
اگر میخواهید کار خود را از فقط مشغول بودن به سازندگی تبدیل کنید، یک قدم به عقب بروید، آرام آرام پیش بروید و به منظور ابتکار بیشتر سعی به بیشتر کردن پویایی خود کنید. با مدیریت برنامههای شخصی به راحتی میتوانید به هدف خود برسید.
نظرهای خود را با ما در میان بگذارید. برای افزایش مهارتهای شخصی شاید این مقالهها نیز برایتان جالب باشد.
5 Comments
Join the discussion and tell us your opinion.
عاقا میدونم اینارو وقتی باید همش دنبال یه لقمه نون باشی کی فرصت میکنی موفق باشی ….(مملکت داریم)
برای موفقیت باید اول در یک کار و هدف کاملا موفق شوی آنگاه موفق شدن را یاد می گیری…
از هرگونه اصطکاک دوری کن این است که افراد موفق وقت مجادله با افراد مشکل دار و مشکل زا را نداراند چون هدف با ارزشی داراند که باید فتحش کنند و لذتش را ببرند
با سلام ممنون از نظر کامل و جالبتون
هر شخصی یک من ترقی خواه و برتر در خود دارد که معمولا در بیشتر زمان عمر ما یا نادیده گرفته می شود یا زندانی تنبلی های محبت آلود به خود هستند . جنگندگی از روی برنامه و فکر برای رسیدن به اهداف از راه شرافتمندانه هنری دشوار است .
مسئله ای که فکر من را مشغول می کند این است که اگر تعداد هدف های بزرگی که بایستی همزمان در زندگی به بخش های کوچکتر شکسته شوند افزایش یابد آنگاه شما بخشی از کمال مطلوبتان را دریافت می کنید اما صد در صد آن نا تمام می ماند و اکثرا به همه هدف ها نمیرسیم . باید زیباترین گل را از گلستان بچینی زمان زود تمام می شود .برای موفیت باید اول در یک کار و هدف کاملا موفق شوی آنگاه شدن را یاد می گیری…
“”آرزویی که نوشته شود یک هدف است و هدفی که به چندین بخش تقسیم شود یک برنامه است. و برنامه هم به عملکرد و فعالیت نیاز دارد.””
این تعاریف که در این مقاله آمده به نظرم خیلی دقیق و حین خلاصه جامع و مفید اومد . آنها را در گوشه ای از دفترم یادداشت کردم.ممنون از مطالب مفیدتون.